ادامه دفتر چهارم، یا شاید پنجم..

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

همینجوری

- باز خون :( و درد. درستش اینه که برم دکتر. ولی خب نمیرم.

- هم اتاقیم با باسنی به اندازه‌ی کل وجود من! داره عربی میرقصه و برای عروسی‌ای که قراره فردا بره تمرین میکنه. من چی بگم آخه..

- کفشام رسید. ولی عینکه نرسیده :/ بهش پیام دادم گفتم من دو بار پول پست نمیدم. وقتی درست جواب پیامامو نمیدی همین میشه دیگه. البته بیشتر پیام هارو میم داد.

-دارم گزارش کار مینویسم و بعدش میخوام comformal symmetry بخونم.

-زرافه هم درگیره. کلا امروز خیلی کم باهاش جرف زدم. ظهر زنگ زد یکم حرف زدیم. 

- کارام که تموم بشه میخوام فیلم ببینم. امروز و دبشب نسبتا زیاد خوابیدم، خیلی خسته بودم.

-لباسامو باید ببرم بشورم.

-کلی هم تمرین دارم برای هفته دیگه. ولی از خیر فیلم نمیگذرم.

 

درد دارم :(

 

+ شلغم گذاشتم بپزه.

+ الان چیزی که توو ذهنمه :

"ای اصل یگانه‌ی جهان شمول!"

 

  • ۹۸/۰۹/۱۲

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی