ادامه دفتر چهارم، یا شاید پنجم..

آخرین مطالب
  • ۲
  • ۰

کابوس

درسته خیلی وقتا دوست دارم ببخشم و بی‌تفاوت باشم و بذارم آدما توو عقده‌های کثیف خودشون بمیرن...

ولی بعضی وقتا هم مثل الان، آرزو می‌کنم اون هم شب و روزش کابوس بشه و از زندگی کردن بمونه و همش فکر کنه و بترسه و مضطرب باشه و سرخورده بشه و از خودش خوشش نیاد. 

فکر می‌کنم قبلا اینجوری نبودم. ولی الان پر از خشم و نفرت و ناراحتی‌ام.

  • ۹۹/۰۳/۰۷

نظرات (۱)

به دنیای من خوش آمدی XD البته حالا نظر به قبل بهترم. اما خشم از حسهایی است که هر روز حسش می‌کنم. 

پاسخ:
عزیزم..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی