ادامه دفتر چهارم، یا شاید پنجم..

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

سی و شش

امروز حالم خوب نبود. خوابیدم و خوابیدم و خوابیدم، غذا خوردم، خوابیدم. رفتم حموم اومدم دوباره غذا خوردم و خوابیدم. :/

بعدش فهمیدم تولد هم اتاقیم بوده، و هم اتاقی دیگه م کیک و اینا خریده بود و آورده بود(خوشم میاد از آدمایی که اینجوری اجتماعی و مهربونن) بچه ها اومدن و حرف زدیم یکم.

میگفتم گلزار اصلا جذاب نیست. بعد یکی گفت، یعنی چی نیست؟! گفتم نیسن دیگه خب. بعد میگفت یعنی به نظرت تا حالا با کسی خوابیده؟! من اینجوری بودم که، هیچ دلیلی برای نخوابیدن نداشته به نظرم! و اینکه خب چرا باید مهم باشه...دختر تو حداقل 21 سالته، ول کن این عاشقی های بچگانه رو :/

بعدش داشتیم درباره ی زبان حرف میزدیم. من گفتم دوست دارم برم کلاس زبان. گفت خب برو. یکی از بچه ها گفت تو که فولی. گفتم آره. اون یکی گفت خب فرانسه برو، گفتم فرانسه هم رفتم. حالا شاید تابستون دوباره فرانسه برم امتحان تعیین سطح بدم و اینا. خیلی دلم برای اون جو تنگ شده. بعد همون اولیه گفت وااای یعنی چی چطوری زبان رو فولی؟ یعنی میتونی قشنگ صحبت کنی؟ گفتم آره میتونم. 

در واقع، با تموم شدم کلاس دوم دبیرستانم، زبان انگلیسیم هم تموم شد. و داشتم میرفتم که معلم زبان بشم. نشدم البته.


حالا مهم نیست اینا. ولی این دختره یه حالتی داشت که خوشم نیومد. انشاالله که حسود نبوده.


داشتیم حرف میزدیم.

گفتم خیلی دوست دارم ببینم یه همچین اتفاقی که تابستون برای من افتاد به واسطه ی اون، برای اونم بیفته و ببینه که چه حس "قشنگی" به آدم دست میده. دوست دارم واقعا ببینم.

بعد الان دارم فکر میکنم که من نباید فقط اون رو سرزنش کنم، فی الواقع دو نفر مقصرِ حال بد من بودن. (خودم نبودم البته) قضیه اینه که من هیچ وقت تمام سرزنش رو نصف نمیکنم و بزنم توو سرشون و تمومش کنم.

هی یادم میاد حالم بد میشه. یه بار این یکی، یه بار اون یکی . هر بار یکی رو میزنم میرینم بهش :/

بعد الانم میدونم، میاد میگه ما که حالمون خوب بود،  چی شد که تو دوباره یاد این قضیه افتادی؟! خودمم نمیدونم! خودمم نمیخوام!!!!

  • ۹۸/۰۳/۲۳

نظرات (۱)

بسم الله
سلام
من خیلی متوجه جریان نوشته ها نشدم... اما لااقل می تونم بگم زندگی هنوز جریان داره و دعا کنم بهترین حال ها و موفقیتارو تجربه کنی...
آمین
پاسخ:
سلام
ممنونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی