ادامه دفتر چهارم، یا شاید پنجم..

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

هسته‌ای

دیشب خیلی عصبی بودم. خیلی زیاد. همش احساس میکردم میخوام پریود بشم. ولی تقویم میگفت زوده. دیر خوابیدم و صبح پا شدم دوباره درس بخونم. وااااای که چقدر از شب امتحانی خوندن متنفرم. بعدش هم که سلام بر پریود.

رفتم امتحان دادم و اومدم. نمیدونم دلیلش یا وسواسه، یا بلد نبودن زیاد، یا بلد بودن! امتحانای این ترم رو خیلی مینویسم. دوشنبه استاد بهم گفت بسه دیگه همه رو نوشتی! امروزم برگه رو که دادم استاد یه لبخند عجیبی زد، نمیدونم نشونه خوبیه یا نه.

 

یه انیمه دیدم و غمگین شدم. از صبح فقط یذره نون پنیر خوردم و دو تا بستنی. بازم از خوبی های پریود بگم؟

 

حالا با ان وضع باید یه چی دیگه ببینم که بشوره ببره ولی حوصله ندارم. و هم جامد دارم هم گروه.

 

 

 

داشتم فکر میکردم هفته پیش هم دعوا کردیم. واقعا همیشه هفته قبل از پریود شدن من دعوا میکنیم. و تقصیر من نیست همش به خدا.

  • ۹۸/۱۰/۲۵

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی